به عنوان یک جواب کوتاه، بیتکوین کش هم شبکهٔ نامتمرکزی دارد و هم توسعهٔ زیستبوم آن به صورت نامتمرکز و بدون یک رهبری واحد پیش میرود. برای جواب بلند ادامهٔ مطلب را بخوانید.
شبکهٔ بیتکوین کش
از جهاتی بیتکوین کش و به طبع برادرش بیتکوین مانند اینترنت هستند. اینترنت ذاتا نامتمرکز است. به صورت کلی و اگر کشورهایی مانند ایران را در نظر نگیریم، اینترنت مرکزیتی ندارد و کسی کل شبکه را کنترل نمیکند. البته در سالهای اخیر متاسفانه کنترل شرکتهای بزرگ نرمافزاری مانند گوگل روی اینترنت بیشتر شده است. ولی همچنان گوگل کل اینترنت را کنترل نمیکند. شبکهٔ بیتکوین کش به همین صورت است. عدهای از گرهها(به انگلیسی: node) با هم بر اساس یک پروتکل(به فارسی: قرارداد) اجماع کردهاند. و به این صورت بدون نیاز به یک گره یا کارساز(سرور، به انگلیسی: server) مرکزی، اجزای مختلف شبکهٔ بیتکوین کش با هم سازگار هستند.
البته باید توجه کنید که عدم تمرکز هم دربارهٔ اینترنت و هم دربارهٔ شبکهٔ بیتکوین کش به صورت ۰ یا ۱۰۰ نیست. به قول ریاضیدانها عدم تمرکز فازی است. به این معنی که میتوانیم ادعا کنیم یک سال پیش شبکه مثلا ۲۰ درصد نامتمرکز بود و امسال ۸۰ درصد نامتمرکز است. دلیل «فازی» بودن عدم تمرکز بیتکوین کش(و همینطور اینترنت) این است که بعضی گرهها تاثیر بیش تری روی شبکه از بعضی از دیگر گرهها دارند. ولی تا زمانی که تاثیر هر گره روی شبکه کمتر از ۵۰ درصد باشد، عدم تمرکز و امنیت شبکه وجود دارد. برای اطلاعات بیشتر میتوانید در مورد حملهٔ ۵۱ درصد مطالعه کنید.
چرا عدم تمرکز مهم است؟
عدم تمرکز به دلیل حفظ سلامت زیست بوم و توزیع شدن قدرت بین جامعه اهمیت دارد. از جهاتی میتوان تمرکز و عدم تمرکز را با دیکتاتوری و دموکراسی مقایسه کرد. در یک نظام دیکتاتوری، قدرت در یک فرد یا یک گروه خاص جمع شده و آنها برای جامعه تصمیم میگیرند. البته این دیکتاتور ممکن است آدم خوبی باشد و برای جامعه تلاش کند. اما تضمینی مبنی بر این وجود ندارد. و حتی اگر یک دیکتاتور خالصانه برای جامعه تلاش کند، با توجه به دیکتاتوری بودن نظام، ممکن است جانشین او اینطور نباشد. به دیگر سخن «دیکتاتوری تنها در صورتی خوب است که بی عیب و نقص باشد. و همچنین چیزی حتی اگر وجود هم داشته باشد، دوام نمیآورد».
بیتکوین کش تلاش میکند با استفاده از تکنولوژی یک واحد پول باشد که کنترل آن به دست افراد جامعهاش است و نه تنها در اختیار یک نهاد خاص مانند یک دولت یا یک بانک مرکزی. این مزایای زیادی دارد. از جمله اینکه کسی نمیتواند با قدرتش دیگری را سانسور یا بلوکه کند. و مثلا اجازه ندهد او پول جابجا کند.
عدم تمرکز در راهبری و توسعه
بسیاری از رمزارزها خود را نامتمرکز مینامند. البته این دربارهٔ شبکهٔ این رمزارزها قطعا درست است. ولی بیتکوین کش علاوه بر شبکهٔ نامتمرکز، راهبری نامتمرکز هم دارد. به این معنی که یک بنیاد، توسعهدهنده راهبر یا بنیانگذار وجود ندارد که توسعهٔ بیتکوین کش را جهت دهی کند. بیتکوین کش یک مخزن کد «رسمی» یا «اصلی» ندارد. همچنین بیتکوین کش یک کیف پول یا نرمافزار گره رسمی ندارد. بیتکوین کش در زمان نوشتن این مطلب تنها رمزارزی است که جامعهٔ آن یک تیم توسعه تاثیر گذار را کنار گذاشتند. و این تیم توسعه مجبور شدند یک انشعاب سخت به اسم eCash یا XEC ایجاد کنند. زمانی که عدهای از جامعهٔ بیتکوین رویکرد بعضی از توسعهدهندهها را نپذیرفتند، یک انشعاب سخت به اسم بیتکوین کش ایجاد کردند. ولی در عوض برند خود را از دست دادند. در زمان نوشتن این مطلب تنها دو رمزارز بیتکوین کش و اتریوم کلاسیک(Ethereum Classic یا ETC) این وضعیت را دارند.
استخراجکنندهها یا ماینرها
بیتکوین کش و بیتکوین هر دو از الگوریتم SHA256 به عنوان الگوریتم استخراج استفاده میکنند. ماینرها معمولا هشهای خود را بین این دو شبکه چنان تقسیم میکنند که حداکثر سود را به دست بیاورند. و با توجه به این که سود هر شبکه دائما در حال تغییر است(به دلیل تغییر قیمت یا تغییر سختی استخراج)، ماینرها نیز دائما نسبت سهم بیتکوین و بیتکوین کش را تنظیم میکنند. از جهاتی شاید بتوان گفت که این دو شبکه هر دو به یک اندازه نامتمرکز هستند. چرا که از زیرساخت و اپراتورهای مشترکی استفاده میکنند. با این وجود میتوان ادعا کرد که بیتکوین کش با توجه به داشتن نرخ پایینتر هش، عدم تمرکز کمتری دارد.
توجه کنید که مقایسهٔ این دو رمزارز با رمزارزهای دیگری که از الگوریتمهای دیگر استفاده میکنند، مثلا لایتکوین، سخت است. برای یک مقایسه باید موارد مختلفی مانند تولید چیپهای جدید ASIC و توزیع تجهیزات استخراج در نظر گرفته شوند. و برای مقایسه بیتکوین کش با رمزارزهایی که مکانیسم اجماع متفاوتی دارند(مثلا اتریوم که از گواه بر سهام یا Proof of Stake استفاده میکند)، باید موارد خیلی متفاوتی در نظر گرفته شود.
نقشهٔ راه
بیتکوین کش یک نقشهٔ راه ندارد. و رمزارزی که همچنین چیزی داشته باشد در راهبری خود عدم تمرکز ندارد. چرا که یک راهبری مشخص باید در مورد این نقشهٔ راه و حجت آن تصمیم بگیرد. اگر کسی یک نقشهٔ راه ایجاد کند، تصمیم دنبال کردن یا نکردن این نقشهٔ راه با افراد جامعه است. و اجبار نمیتواند وجود داشته باشد.
در عوض فرآیند چیپ(CHIP process)، به هماهنگی بروزرسانیهای سالانه برای شبکه کمک میکند.
تمام قسمتهای زیستبوم بیتکوین کش، شامل استخراجکنندهها، گرهها، توسعه دهندهها، کسب و کارها و مصرفکنندهها همگی به صورت کاملا داوطلبانه کار میکنند. و کسی نمیتواند دیگری را مجبور به انجام کاری کند. میتوانید این را با یک سامانهٔ پول سنتی مقایسه کنید که دولتها به زور از مردم مالیات دریافت میکنند.
چیزی جلوی کسی را برای پیشنهاد دادن یک نقشهٔ راه نمیگیرد. ولی معمولا همچنین چیزی تلاش بسیاری برای نگهداری دارد و در عوض سود کمی دارد.
منبع
به صورت کلی این مطلب از مطلب انگلیسی «پادکست بیتکوین کش» ترجمه شده و بخشهایی به صلاحدید بنده(=فاروق) اضافه یا کم شده است. مطلب اصلی را میتوانید اینجا ببینید.